در مواجهه با عصر بی رحم همه چیز، در این ناودان زندگیمان، هر روز معطل هستیم.من اولین آلبوم بریستول "LICE" را دیده ام.وستلند: بیماری مردم ما آشکار است.گروهی که به سرعت خود را با داشتن تمام استانداردهای ذاتی و کامل پست پانک تثبیت کرد.اما ماهیت قالب آلبوم مدرن را دوباره پیکربندی کرد، و بنابراین مفهوم انتشار را به عنوان اولین آن به خطر انداخت و آنها را با موفقیت در سرمایه گذاری های دیگر وضعیت منطقه ایجاد کرد.
"ترک کردن!اجازه دهید ما را از بین ببریم، زیرا دیگر نمی توانیم تمایل خود را برای ایجاد یک واقعیت موسیقایی جدید محدود کنیم.سیلی های بلند روی صورت ما به طور گسترده پخش می شود و ویولن، پیانو، کنترباس و ارگ آسان برای نواختن را دور می اندازد.اجازه دهید ما شکست بخوریم!»-لوئیجی روسولو، "هنر سر و صدا"، 1913.
پس بیایید جدا شویم و رها کنیم و به جلو برویم، یا آرام باشیم، کور شویم و زیر بار بهمن عظیم احمقانه این گذشته های نفرت انگیز مدفون شویم.اجازه دهید خم شویم، سؤال کنیم، تغییر کنیم، به جلو فشار بیاوریم، یا بگذاریم قوزک پاهایمان به دندانهای داغی که در علفهای بلند گیر کردهاند بیفتند.
در مواجهه با دورانی که همه چیز بی جان است، ما دچار مشکل هستیم.نگاهی به اولین آلبوم بریستول "LICE" بیندازید که اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.در سال 2018، آنها آلبوم Brutalist خود را با Idles تبلیغ کردند.سپس، آنها EP از LICES را در رکورد Balley Records خود منتشر کردند، "همه چیز خوب است" (جلد 1 و 2).با The Fall، Fat White Family، Bad Breeding، Squid، Shame و Psychic TV اجراها و صحنه های بسیاری را به اشتراک گذاشتند.
یک آلبوم نزدیک و تاثیرگذار که از تمام دیدگاههای حسی به آنها حمله میکند (نشانها، کتابچهای حاوی توضیحات مربوط به آنها، از جمله توصیف صداها، یک ماشین اختراع شده).و ادای احترام به متفکران، نویسندگان و هنرمندان آینده نگر اوایل دهه 1900.
نه تنها مشاهده، بلکه غوطه ور شدن در فلسفه آن شخصیت های بینا (به ویژه روسولو)، این یک شادی کامل است، این فلسفه ها مردم را تشویق می کنند تا کاملاً از زندگی خسته و بی اهمیت موسیقی سنتی خلاص شوند و این سنت ها در آنها وجود دارد. زندگی قدیمی، کهنه و موسیقایی از بین رفت.بی حوصلگی چشم ها را می پوشاند، اما فریب با حجاب نازک زیبایی پوشانده شده است.
این ادعا است که سر و صدا وجود دارد.نویز جدید، حالا نویز، اگر گوش های خود را نزدیک پیست قرار دهید، آن را جمع آوری و تجهیز کنید و آسمان را به سمت بالا سوراخ کنید، این واضح است.This is for the movement of the pulsating, industrial city, bloody crowd It is a natural mob, bored and addicted to public transportation in this kind of mechanical insect shell, various overlapping fragments swaying on the entire deep belly wheel, fists clinging to the shutters از سوپرمارکت، هیجان زده که ما به خنده افتادیم داخل، وسایل نقلیه عبوری.بزرگراه پر پیچ و خم می شود، زوم می کند و رزمناو متروپولیتن را زیر پا می گذارد.در این محیط شهری سخت و گسترده که از پیچ و شاخه ها و لوله های غبار و خاک و خون و روده در هم آمیخته اند و همدیگر را تکان می دهند.
بنابراین، اجازه دهید LICE آزمایشات موسیقی خود را به ما نشان دهد.مفهوم آنها معادل روح مردم لعنتی آنهاست.آنها امیدوارند دفعه بعد به فضای خود، خیابان ها و آسمان خود متفاوت نگاه کنند.همه حمله کردند، جذب شدند و عینک ها، کنایه ها، صداهای تند سیاسی و دلایلشان را مرتب کردند.
مفهوم زمین بایر جهانی قرن بیست و یکم فقط ایده آپارتمان های لوکس عجیب، سالن ها و سوپرمارکت ها، بارهای آلی واقعی و بوتیک های شیک بوهمی است.با اکراه روی یک استخر شنای زهکشی بلند خسته و فرسوده ارسال شده است.با هر وجب از رشد اندام های توسعه شهری، آنها بیش از پیش با استخوان های فرسوده و ضعیف رونق صنعتی مطرح شده در گذشته پیوند می خورند و در سردردها و خماری های تاریخ فراموش می شوند.
این موسیقی متن اصلی یک داستان است.یک دنیا تنها بخش کوچکی از واقعیت است.جایی برای بردن ما؛یا ما را در بیابان بیدار کند.«فضای محدود» عجیبی که از ساختارهایی در دنیای واقعی و افراد نیمه آگاه تشکیل شده است.داستان رمان تی اس الیوت با همین نام الهام بخش جهان شد.مفهوم، یا «سفر غیرطبیعی و فوری از طریق نثر زنده»، شامل شخصیتهایی متفاوت از انواعی است که هر روز با آنها مواجه میشویم (تغییر شکل، مسافران زمان، اندام تناسلی سخنگو، طیفهای تودهای تولید مثل، و غیره).
روایت به دو بخش تقسیم می شود: مداخله;بر رابطه بین چندین شخصیت به نام دکتر کوهن تمرکز می کند (شیطان متقاعد کننده این است که وقتی انسان ها "از یکدیگر مراقبت می کنند" پایان شر می رسد - "حضور در مقابل شما ابزار صلح: قتل، نفرت از ژن های انسانی" و «گستران» و همچنین نگران مداخله آنها در سرنوشت بشر و همچنین توضیح اینکه بشر چه کاری می تواند انجام دهد و به کجا می تواند برسد. ، به انحلال زمین بایر توجه شد.
این پیچیده، هوشمند و جالب است.شاید تنها چیزی که واقعاً به آن نیاز داریم یک گروه پانک از بریستول باشد که اسناد لعنتی را منتشر کند و موسیقی لعنتی بسازد، همه چیزهایی را که می فروشیم به ما نشان دهد و آنها را مجبور کند مانند شیر گرم و داروی تلخ بد قورت دهند.
اگرچه از نظر مفهومی، این آلبوم تراکم دانش خالص را جذب می کند، روشی که آن را انجام می دهد آن را دلپذیر، آسان برای استفاده و درک Gesamtkunstwerk می کند، زیرا همیشه در نظر گرفته شده است - یک اثر هنری یکپارچه: اصول اساسی آلبوم مردمی به طور کلی طنین انداز می شود.
اما برای کسانی که بی قرار هستند، قبل از اینکه موضوع آهنگ به شما برسد، می توانید به سرعت به نکات اصلی آهنگ پی ببرید.او می تواند به طور رضایت بخشی سبک را از اصل جدا کند و به راحتی از شر همه چیزهای سورئال، مجلل و جدی خلاص شود.شلوارهای آلبوم مملو از بداههپردازیهای ظریف، سنگین و پیچیده است، از جمله مرباهای ظریف و جادوی تاریک.، ریاضی سیاه و دیوانه بازی اغراق آمیز.
ما دوست داریم با انفجار چیزها روبرو شویم.یک چیز وحشتناک و غیرقابل مقاومت، محصولات فلزی مذاب که توسط گرمای خوشمزه جذب می شوند و از طریق این نمایش قدرتمند مهارت ها نشان داده شده است، این مهارت ها اکنون به عنوان اقدامات متقابل استفاده می شوند.Kraftwerk و Liquid Liquid قبل از سال 1975 شاهد بودند که Shellac و Subway Sect، Membranes and Magma، The Fall and Flipper، "Bumblebee" و "Liquid Liquid" همان دوز تریاک را در سوراخ هرم بزرگ سیاه مکیدند.
چون می توانید خوش بگذرانید؟اگر پاسخ مثبت است.زیبا.تک آهنگ ها Carousel، Arbiter و RDC هستند-آنها را دانلود کنید، آنها را به لیست پخش خود اضافه کنید و شروع به اجرا کنید.اگر پاسخ «نه» را بدهید؛درود بر تو.به نظر شما جالب است.
LTW: من نمی خواهم در مورد ترکیب یا تأثیر شما صحبت کنم، اما می خواهم در مورد مفاهیم و دلایلی که شما مطرح می کنید صحبت کنم.ساخت آلبوم اول یک حرکت بسیار مخاطره آمیز است.من خیلی علاقه مند هستم.به چی فکر میکنی
آلیستر شاتلورث (آواز): فکر میکنم ما هرگز واقعاً در مورد این موضوع صحبت نکردهایم... روی ضبط.در ابتدا، مدت کوتاهی پس از تشکیل گروه، آن را ضبط کردیم.شاید کمتر از یک سال این آهنگ ها را پخش کرده باشیم.شاید کمتر از این.ما ابتدا فکر می کردیم که این یک آلبوم است.به یک معنا، چند آهنگ وجود دارد که فکر می کنیم بد نیستند.بنابراین 10 یا 12 آهنگ خواهیم داشت.چند اتفاق افتاد.ما موفق نشدیم آن را به صورت آلبوم منتشر کنیم.سپس، ما این فرصت را داریم که کار را با دو EP (همه موفقیت آمیز) تکمیل کنیم.زمانی که برای نوشتن موسیقی جدید آمدیم، این چیزهای قدیمی را برای مدت طولانی در کتابخانه قفل گذاشته بودیم.انگار آماده ایم.به طور کلی، اگر عضو گروه هستید و در ابتدا کمی طول می کشد، احساس می کنید که می خواهید روی یک پروژه مفهومی بزرگ کار کنید.ما می خواهیم که آن را به اندازه یک اعلامیه نزدیک و سازگار باشد.
این گروه برنامه خاص خود را دارد.دستور کار شامل بالا بردن "متن آهنگ طنز به بالاترین سطح درام" است، که ناشی از تکثیر فرکانس های فانتوم مانند و پیش بینی های شدید و تکه تکه دستگاه الکترونیکی اسلحه است. لرزش و بدون موج ناشی از ناهمواری، نیش زدن مقداری اسید سولفوریک، کشتار Vatus.
پس چرا همه سحابی های عظیم و عمدی الکتریکی را که می توانیم ببینیم و بشنویم جدا کنیم تا نیت شنا در کنار بستر رودخانه را تجربه کنیم که از هاله و ماهیت باطنی کلمات رهایی یابد.این وسیله ای برای انتقال، ابزاری برای حمل ایدئولوژی، سلاحی برای انتقال اطلاعات و ارسال مستقیم آن به مغز است، جایی که همه چیز برای استفاده بعدی جذب و پردازش می شود.
بنابراین، برای محروم کردن این کهکشان خیالی عظیم، پیشفرض «کاوش در نابرابری پنهان قلب و ارائه تغییرات آن» است.مجموعه ای از حکایات افسانه ای و انفجارهای عاطفی به تفصیل «مغز و آلت تناسلی را که می لرزد.جنگ داخلی بین چین، که ثمره عمل گرایی غیرانسانی آلت تناسلی است، گناه است.چون این میوه ها آن چیزی نیست که می خواهید گاز بگیرید، آنها را در سطل زباله بیندازید.
رشد انفجاری این ایده باعث می شود که داستان های پرطرفدار پر رنگ خود را پیدا کنیم.متوجه میشویم که بدنهایمان تشنج و فلج شده است، در حالی که روایت کاملاً مفصل و مجذوب ضیافتهای واقعی است.این ضیافت ها یک سری افکار آبشاری است.در مورد آنچه نویز می تواند انجام دهد، صدا می تواند بگوید و بیان کند، به جای اینکه قطعه ساز باشد.
طرح کلی جمله راهی عالی برای افشای تمام تحریف هایی است که پنهان می کنیم ... برای انتقال هرج و مرج و اجازه دادن به ما برگردیم و چیزهای بیشتری را در بشقاب قرار دهیم.
سرگشتگی عجیب خودگویی و انفجار تصاویر مختلط؛یک فکر با فکر دیگری در کنار هم قرار می گیرد، یک جمله با فکر دیگری همپوشانی می کند، به عقب نوشته می شود، و اثری عمیق بر جای می گذارد، مانند کبودی تیره در جوهر تیره برای فرورفتن پوست صفحه خالی دستگاه فکس مقدس.
در کنار این تسمه نقاله، این تک آهنگ در ابتدای سال گذشته منتشر شد.اکنون می توان از آن به عنوان مقدمه ای برای آلبوم اول استفاده کرد، یا به عبارت دقیق تر، به عنوان این تسمه نقاله، ما به اندازه مشت غول گویا بداهه بداهه شده ایم..صدای پانک روانشناختی عظیم و فراصنعتی، اسپاسم درام پلاسما، و پالت غیرقابل توقفی که بین نیروهای پنهان و همه جا حاضر شکل گرفته است.با انگشت اشاره و شست بسته شده، بی رحمانه و کیهانی به میلی گرم خاک خرد شده است.
جدیدترین تک RDC طوری می چرخد و می چرخد که انگار اندام ها به رشته های شل وصل شده اند.این جاز آوانگارد و پانک پانک است که توسط گروهی از جنایتکاران اجرا می شود.هر بار که سوررئالیسم غوطه ور می شود و سعی می شود از آن فرار کند، شیاطین با پرکاری بیش از حد و عینک های وحشتناک، عینک های داغ و احساسات شدید رانده می شوند.کار این است که از طریق سنتز درام و باس به حد نهایی برسیم که به صورت دو قطعه کوچک اورانیوم 23 اسکیدو که در دستان ظریف Current 93 محکم گرفته می شود، آشکار می شود، در حالی که بقیه آهنگ ها تمثیل های جذاب، متورم و زرق و برق دار در اطراف این پیچ خورده هستند. ، روان رنجوراز مقداری شلاق آتشین برای برش ستون فقرات به برش های نازک استفاده کنید، به طور مداوم حرکت را باند کنید، دائما صدای خش خش ایجاد کنید، و مایع اسیدی که روی کاغذ راه راه می چکد.
گروه به منظور ادای احترام به آینده سازان، تصمیم گرفت «ماشین نویز» خود را ایجاد کند، که یک عملکرد ثابت در طول آلبوم است.توناروموری خودشان، دستگاه خروشان خودشان، ظرف میانجی بین آژیر پلیس و سازهای زهی، پهپادهای دردناک و جهنمی تکرار شونده، خراش دادن کمیک های تاریک و انتزاعی ها، هر آشفتگی درونی ساطع می کند نوع دیگری از سر و صدا، پیکربندی های غیرممکن بی شماری است.و اگرچه با 12 اختراع دیگر روسولو و اوگو پیاتی متفاوت است، اما به دلیل روشهای تولید و روشهای تولید مشابه، جنبههای مختلفی شبیه به «رامبل» (رورر) و «برخورد قوی فلز» (کلارک) را پوشش میدهد.نوعی سر و صدامحدوده ها تقریباً یکسان است.این باعث ایجاد این نوع چسب، این حس یکپارچگی در طول فرآیند می شود.
LTW: در مورد رکورد، جذاب ترین چیز این است که نیمه کاره نیست.من بسیاری از آلبوم های مفهومی را دوست دارم، حتی آلبوم اول.فرمت آنها به خوبی فرمتی نیست که شما با موفقیت پیاده سازی کردید.برای اینکه کاملاً درست باشد، یک اعلامیه، یک ماشین پر سر و صدا و یک روایت وجود دارد.آیا فکر میکنید در عصر اپلیکیشنها و اندروید در بیشتر موارد لمسی بودن رکوردها مهم است؟
آلیستر: این سوال خیلی خوبی است.من فکر میکنم این یک توسعه ارگانیک از مفاهیم دیگر پیرامون محتوا و مفهوم رکورد است.در پایان، یک بروشور و ساز موسیقی گرث با چنین زندگی فیزیکی عجیبی دریافت خواهید کرد.در نهایت به جز موسیقی موضوعات دیگری را نیز بررسی کردند.در نهایت این یک فرآیند دقیق است.گرت می تواند به شما بگوید که چقدر طول کشید تا توناروموری را بسازد و سپس در زمانی که ما در تور بودیم آن را کامل کرد.
گرت جانسون (باس): منظورم این است که این روند ممکن است یک ماه طول بکشد.ماه اول برای تحقیق و ساخت استفاده می شود.اما فکر میکنم طرف دیگر آن را در نظر نگرفتهام، اما اینکه چگونه میتوان این مفهوم را به چیزی فراتر از موسیقی تعمیم داد.همانطور که علی گفت این ارگانیک است.این طور نیست که ما به سراغ «مفهوم اینجاست، بعد یک بروشور، و سپس میخواهیم این ماشین را بسازیم» رفتیم، بلکه از طریق تحقیق و جذب مفهوم، این چیزها از طریق الهام و یادگیری تولید میشوند.
LTW: من فکر می کنم به همین دلیل است که به نظر منسجم و یکپارچه می رسد.افکاری که همه شما در آنجا نشسته اید باعث نمی شود که به خودتان فشار بیاورید تا به طور عمدی چیزهایی مانند دستگاه های نویز یا بروشورها را توسعه دهید، و این افکار طبیعتاً از انواع هنرمندان کنجکاو هستند.کدام یک نشان دهنده یک آلبوم خوب است، اینطور نیست؟آنها تقریباً از اتر به شما آمدند…
پاسخ: بله، شما خیلی مهربان هستید.منظورم این است که من چیزی در مورد افراد دیگر نمی دانم، اما نکته عجیب این است که همه این چیزها به عنوان یک محصول جانبی از ساخت یک آلبوم بیرون می آیند.
LTW: به هر حال، منظور از ماشین های نویز چیست؟به نظر من در سرتاسر آلبوم چنین درزها یا نخ هایی را فراهم می کند و بقیه کارها در سبک ها و اشکال مختلف شما را جذب می کند و مدام از همه جهات به شما حمله می کند.سپس، شما این چیز را دارید... آیا این کاملاً آینده نگر است؟
سیلاس دیلکز (گیتار): بنابراین، من فکر می کنم از دیدگاه آینده پژوهان، دلیل آنها برای ایجاد چنین ابزاری این است که سر و صدای کارخانه ها و صنعتی شدن در میان جمعیت انباشته شده است.تا مردم از این سروصدا استقبال کنند.موسیقی محبوب.بنابراین، این یکی از عناصر صنعت است.عامل دیگر موسیقی است که ما به آن گوش می دهیم.بنابراین، ما از ابزارهایی برای ایجاد این صداها استفاده می کنیم.بنابراین، دو رشته وجود دارد که یک ساز موسیقی برای تکرار نویز صنعتی طراحی شده است، در حالی که دیگری به موسیقی صنعتی علاقه دارد.سپس متوجه شدیم که وقتی دستگاه را ایجاد کردیم، چیزی در مورد نویزهای مختلفی که تولید می کرد می دانستیم.اعلامیه صدایی داشتبنابراین می دانستیم که این صدا را تولید می کند.به زودی مشخص شد که وقتی ما شروع به استفاده از آن کردیم، صدایی که در واقع توسط این دستگاه ایجاد میشود، در واقع بسیار شبیه به صدایی بود که قبلاً با ابزارهای خودمان امتحان کرده بودیم.من فکر می کنم این بخشی از دلیلی است که شما می توانید این انسجام را بشنوید.چون سعی می کنیم از زاویه بسیار متفاوتی به یک مکان برویم.ناگهان، به جای اینکه این ابزار جدید را داشته باشد و بفهمد چگونه آن را در کاری که انجام میدهیم بپیچاند، در واقع سعی میکند همان کاری را که ما انجام میدهیم انجام دهد، و ما ناگهان یک روش جدید برای انجام کارها پیدا میکنیم، که چرا؟ به نظر من خوب جریان دارد.
مانند نور، سر و صدا نیز راهنما است.این چیزها را ترکیب می کند.همیشه ابزارها و ایده های خسته کننده را در همه جا آزار می دهد.به عنوان یک راهنما، برای کسانی که اجازه می دهند ما را هدایت کند منحصر به فرد است.روح و سر و صدای آن بسیار متفاوت از اختلالات درونی است که هنگام فراخوانی، درهم آمیختن، برش و نفوذ توسط دیگری ایجاد می شود.
بنابراین، موسیقی مانند اسپونتانئو «هنر سر و صدا» روسولو را در سال 1913 تجسم میدهد، زیرا حاوی کوچکترین صداهای مکانیکی تیک و کلیک است، مانند ضربه زدن انگشت به میز چوبی عتیقه، مانند میله فلزی که به عنوان مرجع مناسب روی حصار چوب آهنی کشیده میشود. به این کار فوق العاده, سر و صدای مداوم;بسیاری از آنها از ولتاژها و ارتعاشات مختلف تشکیل شده اند، آنها در اندام های یک شهر عجیب و غریب جاسازی شده اند و بسته به اینکه در کدام لحظه از روز زندگی می کنید، زندگی های متضادی از خود ساطع می کنند.
سر و صدا طراحی طولانی مدت و متوسط بودن منسوخ شده در زندگی روزمره را محدود و نفوذ می کند، بنابراین به سرعت خسته کننده می شود.یک دیگ ذوب مهمان نواز از مواد اولیه، در مرکز شهر، در لبه ما، که در آن میتوانیم آهنگهایی را که آنها میخواهند، بسازیم، بهویژه لحن و ریتم، توسط خطوط شبیهسازهای بتن جذب میشوند.سونات وضعیت ذهنی خودشان.
LTW: وقتی همه می توانند نفس بکشند و حرکت کنند، معمولاً یا به خصوص در فضای تمرین هنگام تهیه این آلبوم چگونه این کار را انجام می دهید؟آیا ایده های از پیش تعیین شده ای در مورد معرفی بداهه نوازی در ترکیب یا در مورد کارگردانی یا چیزی وجود دارد؟
LTW: بله، بله.بیایید روند نوشتن را شروع کنیم.من بسیار علاقه مند هستم که چگونه شروع به تولید این محصول از 4 نفر کردید و آن را به بیرون ارسال کردید... در 2 سال تولید، هم پر زحمت و هم لذت بخش بود، چگونه توسعه یافت و آرام شد؟
پاسخ: فکر میکنم اولین چیز این است: این آلبوم اساساً به طور کامل در انگلستان قدیمی بریستول، یک بار و مکان موسیقی ساخته شده است.چند بار بازی کردیم و کجا بازی کردیم.بروس اساساً کنترل آن را به دست گرفت، به مدیریت مکان ادامه داد و آن را به عنوان منبع خوبی از موسیقی محلی تثبیت کرد.فضای اصلی اتاق بلوز و اتاق استخر در انگلستان قدیم است که خوب است زیرا فضای بزرگتر با طنین زیاد است.یادم می آید که برای جلوگیری از سر و صدا در اتاق بروس تمرین می کردیم.بروس پرده های چوبی ساخت و آنها را در جای خود قرار داد تا بتوانیم اساساً در تاریکی بازی کنیم.این ممکن است خسته کننده باشد، بنابراین ما می توانید برای تمرین به استخر بروید.بازوی سیلاس در حال بازی با ترمولو.من می روم یک فنجان چای بخورم.من برگشتم و آن سه نفر اساساً داوری را نوشتند.این یک پایان خوش بود که به طور ارگانیک اتفاق افتاد.بچه ها آهنگ های دیگر را گوش خواهند کرد.
بروس باردسلی (درامز): کارهای اولیه کمی...قسمتها را با هم مخلوط میکردند، چیزهای مفید را نگه میداشتند و بعد خیلی چیزها را دور انداختند.
S: من فکر می کنم رایان قبلاً در مورد آلبوم های دیگر اظهار نظر کرده بود و اینکه گاهی اوقات روند خلاقانه آنها چگونه ظاهر می شود.همیشه ایده هایی وجود دارند که الهام گرفته می شوند.من می دانم که روند خلاقیت گروه های دیگر ممکن است مستقیماً از یک قطعه موسیقی دیگر یا یک نفر الهام گرفته شود و سپس آنها از راه می رسند و همه آن را یاد گرفته اند.برای ما، این بیشتر یک موضوع کوچک است.یکی از ما الگوهایی را روی آلات موسیقی خود مینوشت یا مرباهای استادانهای.سپس، همه اینها ادامه خواهد داشت.و این روند را تکرار کنید و آرام آرام آهنگ بسازید.این در ابتدای آلبوم بود، اما در پایان ما از قبل با صدای قابل قبول قسمت های مختلف آلبوم وسواس داشتیم.آهنگ Persuader آخرین آهنگ آلبوم است.برای مدتی میدانستیم که این سبک آهنگ را میخواهیم، اما چون سلیقههای ما مستقل از جایی که با آن سوراخ سازگار است، تکامل یافته است، به یک معنا، در نهایت کار بسیار پر زحمت شد.سعی کردیم ذهنمان را به جایی برگردانیم که بتوانیم چنین آهنگی بنویسیم.زیاد رفت و برگشت.راه حل مشکل این بود که دوباره به کامپیوتر برگشتم و موسیقی را که در آن زمان در آنجا نوشتم پیدا کردم و سپس با صدای بلند آن را با صدای درام که گرت در آن فضا می نوشت تطبیق دادم.بذار کنار هم بیاداین روش غیر متعارف این آلبوم است، عمدتاً یک ایده است و واقعاً در حال نهایی شدن است.
LTW: برای رسیدن به هد اسپیس فعلی باید آن را به وضعیت قبلی برگردانید که به نظر می رسد در این مواقع منطقی تر است.
س: بله.من فکر می کنم در این دوره، شما چیزی یاد گرفتید، و وقتی دوباره یاد می گیرید، معنای بیشتری دارد.
آلبوم احساس می کرد که در حال جریان است.یا سقوط-چیزی.داور برجسته تکنفرهای که در بالا ذکر شد، ناگهان در معجزه تصادفات موسیقی ظاهر شد، با این انگیزه وسواسی ظالمانه، زیر پا گذاشتن، پست پانک، که ما را در حالت فراموشی فرو برد.به متقاعد کنندهسفری نگران کننده در امتداد راهرو الکترونیکی دیستوپیایی.داستان های علمی تخیلی در زندگی واقعی از طریق پیچ های سست مست کننده و شیارهای چسب داغ که بین باس و گیتار و درام، درهم و درهم پیچیده شده است، تحقق می یابد.آنها در زمان های مختلف، اما در یک زمان، چیزهای مختلفی را بازی می کنند.چیزهای کامل و مشابه ایجاد کنید.در ساختمانهای جدید در حال فروریختن مداوم، ضربههای شدید و ناگهانی ادامه یافت.
در سطوح مختلف کار می کند.متوجه میشویم که اگرچه این سطوح ساختگی هستند، اما در این اتاقها و راهروهای بزرگ دنیای مدرن طنین انداز و طنین انداز میشوند.وقتی احمق کلید را میزند، از خواب بیدار میشویم و میگذریم.زیرا در گذشته هوش بسیار جذاب بود و آلبوم های مفهومی به جای دانلود و پخش تصادفی به عنوان تمرینات تحریک مغز در ساعات خاصی از روز استفاده می شد.
در اینجا، برای این غول های پست پانک، این ایده های رویایی را می توان گسترش داد و از حالت فشرده خارج کرد، و با یک نگرش محتاطانه، دوباره جوان شد.کنار هم قرار گرفتن یک سبک با سبک دیگر قابل تحسین است.آپولونیون از هنر و شعر استفاده می کند تا مقصود دیونوسیانیسم را آشکار کند، آه، بسیار تحسین برانگیز است، شاهد موقعیت دوستانه بیت، فوتوریست و مارکس در یک صفحه، و نتایج ثمربخش این ایده.در چند ساعت اول بیدار شدن از خواب، همیشه به تجسم حرکت یک زمین بایر خاص باز می گردد.
مالک فیلم خودم، مانیفست خودم، کتابچه راهنمای خودم، فولکلور خودم، کتابچه ای نفیس، متفکرانه و تخیلی فراز و نشیب فوگ خسته کننده زندگی را بیان می کند.لازم است "ویژگی های تصادفی خود را از دست داد" تا با موفقیت به یک "عنصر به اندازه کافی انتزاعی" 2 تبدیل شود تا بتواند "تغییر شکل ضروری هر عنصر اصلی" را در ماده هنری نفوذ کند.مهمترین چیز این است که کنجکاو باشید که نویز چه کاری می تواند انجام دهد: به عنوان یک اصل انتزاعی از حالت کودک، از اینجا به بعد، ما به طور جادویی نویز را به آنچه می خواهیم تبدیل می کنیم.با استفاده از یک دکمه روی دهان کف کنید، از تیرکمان کمان استفاده کنید، از گلوله تفنگ استفاده کنید، از کلید برای روشن کردن سوئیچ احتراق استفاده کنید و سپس به تدریج بر برخی از اشکال صدا، سرعت ها و دماهای مورد نیاز مسلط می شویم.
زیرا، به شیوه ای واقعاً آینده نگر، همه چیز را باید روی تخت گذاشت یا زنده به گور کرد، مهم نیست که ارکسترهای بی رحم شهری حسی را به ارمغان می آورند که به نظر می رسد هرگز ناپدید نمی شود.در اینجا، همه چیز می تواند و باید به چالش کشیده شود، و همه مواد غذایی با کمی نمک مصرف می شود، که باعث می شود حاشیه های زندگی واقعی کمتر واضح به نظر برسد.اگر چه آنها پوست را از همه جهات سوراخ می کنند;کنجکاوی عجیب و غریب ما را وادار می کند که برگردیم - جزئیات ملودی جدید را کشف کنید، احساسات جدیدی را که به صورت جملات در می آیند، در یک نگاه می بینیم، اما آنها در هر زمان بیداری پست می شوند.
آلبومهای مفهومی چیزهای «کوچک» (بزرگ) عجیب و غریبی هستند.این گروه به سطح n رسیده است و هیچ آلبوم مفهومی از خود باقی نگذاشته است.اگر اراده هنری برای آزمایش، بیان، مشارکت و توسعه به کار گرفته شود، حتی آلبوم موجود در آلبوم را می توان تکمیل کرد.با این وجود، مقیاس آنقدر بزرگ است، اما آنقدر آرام اما آنقدر بلند است که آنقدر ساده و قدیمی است که نمی توان به آن دست یافت.این بسیار پیچیده است و دامنه تأثیر متقابل گسترده است.در عصر انزوا، استبداد تکنولوژیک و قانون غیرقابل توقف ورشکستگی موسیقی پس از برگزیت، شایعات اتحاد آن کاملا متناقض است: سازش.
به دلیل این کشف بالقوه، هیچ آلبوم نیمه چشم نواز و مفهومی وجود ندارد، انگار که شخصی به طور تصادفی چیزی را در زیر متن خود خوانده و سپس آن را در زیر متن بخواند.این مفهوم مخفی ظاهر شد و به طور معجزه آسایی اعلام کرد که یک مفهوم مفهومی است.مردم نفس خود را حبس کردند و در فرآیند پرسش های موضوعی با خود غر زدند.
این یک آلبوم مفهومی کاربردی و واضح است که در گوشه و کنار چشم انداز آکادمیک اهریمنی خود معنا دارد، در زیر نفوذ می کند، وزوز و وزوز می کند.
این اولین کار آنهاست.علاوه بر این، به عنوان یک آلبوم مفهومی، اولین آلبوم آن ریسک کرد.یک آلبوم مفهومی در عصری است که اکنون چندان محبوب نیست، اما موسیقی پست پانک مدرن روز به روز مست کننده تر می شود و بدون شک موج مهمی است: «ظهور موسیقی پانک».اما اگر آلبومی وجود داشته باشد، به طور بدخواهانه نشان دهنده میل متمایز آنهاست.تفاوت در این "بالا رفتن"، مانند درد شست شگفت انگیز.خارهای کناری که با معنای "صحنه 2" مانند حکم حبس ابد مبارزه می کنند.به عنوان میخ تابوت؛به عنوان یک نمایشنامه آوانگارد فهرست پارادایم (مورد علاقه، کلاسیک، صدا، منحصر به فرد... کیست؟).اما همچنین افتخار کنید که زادگاه شما ریشه های واقعاً شادابی برای گروه های موسیقی چندفرهنگی و چند رشته ای دارد.رنسانس چیزی نیست جز اختراع مجدد چیزها، تجسم مجدد اصطلاحات.
LTW: بله.چون با وجود اینکه اهل بریستول هستید، به نظر من از مرزهای معمولی که اغلب به اشتباه موسیقی پانک یا پست پانک نامیده می شود، فراتر می روید.شما نه تنها رکوردهایی برای مردم فراهم کردید، بلکه دنیای دیگری را نیز برای مردم فراهم کردید.بنابراین، این مفهوم از صحنهها را چگونه میبینید، نه فقط از تجربه خود از موقعیت مکانی بریستول یاد میگیرید، بلکه به طور کلی چگونه میتوانید گروهها را در یک خورش جمع کنید و آنها را طبقهبندی کنید برای یک چیز، متعلق به چیزی؟صحنه های؟
پاسخ: این سوال بسیار خوبی است.من بدیهی می دانم که ویژگی تجربه گذشته ما در چند سال گذشته از نوشتن "سرزمین بایر" این است که این نوع تنش در محیط طبیعی تر که بریستول دارد احساس می شود. انگلستان.کارهای بسیار مثبت و التقاطی زیادی انجام دهید.در موسیقی الکترونیک، در صنعت.اسکالپینگ توسط دوستان ما با سایر عملیات ها بسیار متفاوت است.با این حال، بین این و جامعه ای که او تحمیل کرده تنش وجود دارد.آنچه ما تجربه کرده ایم اساسا یک گروه پانک در یک مدار پانک است.حدس میزنم در مقالههایمان درباره گروههای موسیقی به چیزهای زیادی اشاره کردیم.ما یا از این نوع گروه خوشمان نمی آید، یا بدترین آن است.دوست دارید ابتکار عمل را به دست بگیرید اما احساس متفاوتی داشته باشید.بنابراین فکر می کنم برداشت های متفاوتی از صحنه وجود دارد.ممکن است مردم فکر کنند که این با مجموعه ای از پارامترهای زیبایی شناختی یا نوعی رابطه خونی تعریف می شود، مردم فقط یکدیگر را می شناسند.حتی کاری که آنها انجام می دهند ممکن است شبیه به نظر نرسد.مورد دوم قطعا همان چیزی است که ما در بریستول تجربه کردیم.با این حال، این بدان معنا نیست که ما در آنجا کار کرده ایم.شما چی فکر میکنید؟
بروس باردسلی (درامز): بله: از Spotify ما، کمی شبیه یک هنرمند مرتبط به نظر می رسد.این چیزی نیست که ما واقعاً شبیه آن هستیم.من فکر می کنم این به این دلیل است که ما در ابتدا با آنها دیدار کردیم.
LTW: من فکر میکنم وقتی گروهها کار و زمان زیادی صرف میکنند و انرژی زیادی برای نزدیک شدن به آنها میگذارند، اغلب دچار مشکل میشوند، اما به دلیل توسعه و برنامهریزی این الگوریتمها، افراد را تشویق میکند تا برای راحتی وارد شوند. .برای یک جیب خاص، کمی در فروش کمربند کم است.شما خودتان و دو گروه فوقالعاده عجیب و غریب «اسکالپینگ» را خواهید یافت که در حال اجرا هستند، اما در عین حال در این گروه پست پانک قرار میگیرند.نکته عجیب این است که به طرز عجیبی کار می کند.تو از اون دنیا اومدیاما آیا شما یک نوع آن را می شناسید؟
ب: فکر می کنم این یک "مرحله" است.نمی دانم.هنگامی که درک بهتری از صدا پیدا کردید، ممکن است الگوریتم به روز شود.
LTW: بله... شاید وقتی وارد آلبوم مفهومی سوم می شوید، ممکن است از نوادگان Spotify شوید.
به دلیل WASTELAND، LICE خراب شد، بنابراین به سرعت تبدیل به یک حرامزاده شد.آنها با موفقیت بالهای خود را رشد دادند و از مناظر درخشان آوانگارد، صنعتی و پانک بریستول به پرواز درآمدند.تحت مدیریت آنها، در زرادخانه خود، آنها سعی می کنند مردم را تشویق کنند تا زیر سطح چیزی که ما روی آن می خوابیم عمیق تر بروند.وقتی صفحه در نهایت تاریک شد، معنای آن از بین رفت، در خش خش و خش خش و جعبه شنی پوشیده شد، با میلیون ها فلاش چشمک زن در داخل.WASTELAND 1984 Zang Tumb Tuuum آنها، ناهار برهنه یا Interzone آنها، زندان Wandsworth، Earwig آنها، Memoires آنها، میمونها یا کشتارگاههای آنها، گرگ و میش بت آنها است.افراد تک بعدی در حال تجربه کابوس چهار بعدی او هستند.
وقتی به لحظهای در حرفه هنری خود رسیدید که سؤالی بپرسید، با یک تک آهنگ کوتاه و یک شیفتگی معمولی با برنامه همه چیز روبرو شوید - "معنا و تمرکز آلبوم؟"شما می توانید تقریباً هر کاری را که دوست دارید انجام دهید، هر کاری که دوست دارید چگونه پاسخ دهید.LICE در اوایل نیاز به استفاده از فلسفه آیندهنگر انتخاب نویز را به عنوان مادهای که میخواست احساس کرد.مضامین خاص آنها را می توان شکل داد و به خواسته های آنها که به سرعت در حال رشد هستند برای شکل دادن به آثار خود به منظور ایجاد آثار هنری ارتجاعی، بازتابنده و معرف، این طاق ها و ارواح عمیق، گلو مانند "ارباب سمفونی قلعه که در طبیعت می گذرد" اعمال کرد. نوری که در تاریکی میدرخشد، کاملاً وارونه، بطری اسید مستقیماً به انگلیسی ملکه شلیک میشود، صدای آزاردهنده در سکون کامل بالینی.
همان روسولو؛یوگی آنها دو سال طول کشید تا این کار دشوار را انجام دهد.باید تاریخ را به قتل رساند و شکستن بدن را در وان حمام تماشا کرد.شرط لازم برای یک شروع تازه، شکل اصلی "صدا" است، شکل چیزی برای نشان دادن است، شهر اوریگامی است، و مفهوم این است که همه چیز از دری از طرف دیگر به داخل جریان می یابد.تمام است، هیچ چیزی وجود ندارد که بتوان از آن به عنوان یک پچ مناسب انتزاعی برای انتشار محتوای مهم و الهام بخشیدن به تمام اتم های سرریز از آلبوم استفاده کرد.الگوی گیتار تار عنکبوت سراتا که مغز را تغییر می دهد، روی سرمان می چرخد، و سپس به تدریج روی هر شانه می چرخد و طلسم اسکیزوفرنی را به دوران مدرن و خسته زمزمه می کند.
LTW: چگونه قصد دارید آن را عملی کنید؟آیا می خواهید کل کار را با هم کامل کنید یا تکه تکه کنید یا مفهومی از اجرای زنده وجود دارد؟
س: این سؤال بسیار خوبی است، زیرا ما همیشه می خواهیم جلساتی بین خودمان برگزار کنیم.فرقی نمیکند آهنگها به چه ترتیبی پخش شوند، یا باید اجرای دو مرحلهای آماده شود.یکی از آنها قسمت کامل اجرای غیراجتماعی غیراجتماعی است که در خرداد اجرا خواهیم کرد.ما بیشتر از اینکه فقط خودمان باشیم 4 می دانیم. می دانیم که به یک جفت دستی دیگر نیاز داریم.ما باید دقیقاً مشخص کنیم که می خواهیم آنها چه کاری انجام دهند.نمایش های دیگر نمایش های نوامبر هستند.آیا باید بفهمیم که آیا به یک جفت دست، ترکیبی از آهنگ های قدیمی و جدید نیاز داریم یا خیر و آیا قصد داریم در کل احساس آلبوم مردم باشیم؟ما به شما نشان خواهیم داد که به اوج رادیکال عادت کرده اید.ما هنوز واقعاً آن را ترسیم نکرده ایم.
G: مطمئناً فقط ما 4 نیستیم.کوچکتر.و از آن به گونه ای استفاده کنید که در واقع حتی در رکوردها استفاده نمی شود.من حدس میزنم که ما یاد گرفتهایم که چگونه آن را بهتر بازی کنیم زیرا راههای بیشتری برای استفاده از آن ضبط کردهایم.هنوز ایده هایی برای بررسی وجود دارد.گذراندن زمان طولانی در اتاق تمرین مناسب با ایناروموری برای فهمیدن اینکه چگونه آن را به درستی در صحنه فیلتر کنید، سرگرم کننده خواهد بود.چون فقط یک بار وقت داشتیم، زمانی که برای جلسه بی بی سی تمرین می کردیم، فقط یک روز مثل سه آهنگ ثابت داشتیم... چهار آهنگ.بنابراین، ما زمان کافی برای کشف واقعی دامنه ساز در صحنه زنده نداریم.من حدس می زنم این یک ویژگی است.
LTW: آیا این موضوع به یک ویژگی کلیدی تبدیل خواهد شد؟آیا من آن را خیلی دور پیشنهاد می کنم تا پنجمین عضوی باشم که نمی دانم؟اما به وضوح وجود دارد، بنابراین من بسیار به آن علاقه مند هستم.وقتی در حال اجرای زنده هستید، سعی می کنید آهنگ را با استانداردی متفاوت از زمانی که آن را ضبط کردید تفسیر کنید؟آیا مثل این است که آنها را به روشی خنده دار تکه تکه کرده و شکسته اید یا فقط یک کپی از صدایی که شنیده اید؟
س: در آن جنبه آشفته، ممکن است این کار را نکنیم.اما موضوعی که در این آلبوم زیاد درباره آن صحبت کردیم، علاقه ما به مینیمالیسم است.الهامی که از آن می گیریم کاملاً آرام است.اما جدی است.نماینده وفادار مینیمالیسم.
تارهای صوتی دیگری از مکان های مهمان مانند Katy J Pearson و Goat Girl's Clottie Cream و Holly Hole وجود دارد.صدای پاپ شفاف، انفجارها، صداهای سوزان و خشن، شیارهای باس شلوغ و جاز روانشناختی عجیب و غریب، همه اینها نبوغ کیت لون هستند که پراکنده، دستگیر و قتل عام شده است، و مغز در اینجا به عنوان یک چاقوی کاربردی، که در این هولوگرافیک، روانی قرار دارد، مرتب شده و نمایش داده می شود. محیط.این هیولای بدبو مظهر چنین سرگیجه و اختلاف متعصبانه، سریع و شیطانی است.صندلی در جشن تولد گم شده بود.
LICE صندلی را دزدید تا کسانی را که به گروه کمک کردند تا چارچوب سبک اولیه را برای تعمیر و پشتیبانی آلبوم فراهم کند نجات دهد: برش یک مشکل است، برش یک مشکل است.این یک مفهوم روشی پیچیده است که مردان بزرگ را به عنوان منبع قدرت در طول فرآیند فراخوانی کنیم.و برای مشاهده چگونگی رشد آن از یک بدن به بدن دیگر استفاده می شود.رودههای کثیف بیزاری فرهنگی را مثل یک قیچی قطع کنید.همانطور که مربیان باروز و بالارد، وونگات و آلتوسر، وایپرز و بن والر بالای سر خود شناور هستند.
LTW: در این شرایط ابتدا چه اتفاقی می افتد؟آیا این جم هایی است که با دقت ساخته شده اند و سپس داستانی شروع به توسعه می کند یا کسی وارد اتاق می شود و نوعی شکل روایی برای ایجاد جرقه ایجاد می کند؟
پاسخ: من فکر می کنم این یک تلاش دست اول است.این تلاشی عمدی بر روی مقالات روایی است.خط داستانی نثر است.فکر کنم بعدا بودفکر می کنم سه آهنگ نوشته ام.در اوایل فرآیند.سیلوس گفت که هر چه در روند ایجاد Wasteland جلوتر می رویم، آهنگ ها را کندتر می سازیم.من لزوماً فکر نمیکنم که این سازنده نیست، فقط باید فضای سر و چیزهای دیگر را جابهجا کنیم.بنابراین، ما یک پیشینه موسیقی اولیه داریم."این صدا شبیه چیست؟"و میدانم که میخواهم خط داستانی داشته باشد و چنین حرفه ادبی مستقلی داشته باشد.من همیشه به شخصیتها و داستانها و دیگر محیطهای روایی مرسوم در سایر اشکال نوشتاری علاقهمند بودهام و از آنها استفاده میکنم، زیرا به نظر من از آنها کم استفاده میشود.در آن زمان، مفاهیم پشت سر آنها هنوز به طور کامل شکل نگرفته بود.این نوع چیزها بعدها توسعه یافت.اگرچه می دانم امیدوارم که بتواند به یک آلبوم مفهومی تبدیل شود.فکر می کنم احساس می کنیم که آلبوم تکرار اولیه خود را کامل کرده است.شروع کنید تا تمام شود.داستان کوتاه.
ز: با تبلور عناصر غنایی، چارچوب یا ساختاری به ما میدهد که میتواند بر اساس مکان آلیستر و نحوه استفاده او از اشعار برای اطلاع از تکمیل یا گسترش اسکلت برهنه آهنگ تکمیلشده، باشد.پالت رنگ کلی یا تم موسیقی چه چیزی را توسعه خواهد داد.با توسعه اشعار او، ما نیز در همان زمان در حال پیشرفت هستیم.
صفرای خالص، روشن و خونین آنها را با هم ذوب می کند، به طوری که این حس پرشور جهت راضی و سرشار از نشاط است و به واقعیت تبدیل شدن آن را تماشا کنید.
امیدواریم این جنبهها را به نویز منتقل کنیم: ذرات زنده شگفتانگیز بیشماری، حتی اگر بتوانند لذت حسی نامحدود را از ترکیب صحیح صدا، شدتهای مختلف اختلاط و سرعتهای گرمایش متفاوت آزاد کنند، این نیز ضروری است.این شخصیت انیمیشنی یک گروه کوبه ای ارتعاشی است.او یک مهندس است.او از شهر برای واگرایی و توسعه همه چیزهایی که می توان ساخت استفاده می کند.او مانند ابزاری با قدرت بینهایت برای ایجاد سر و صدا، با تعصب تکنولوژی مواجه میشود.پارتی کارناوال رباتی، صورت رنگ پریده، فرم موسیقی بی اهمیت.
چون این شهر جعلی است، LICE نقش آهنگر را در این شهر بازی می کند."سر و صدای زندگی بلافاصله به همان زندگی باز می گردد."درست مانند فهرست Russolo، سر و صدای آن چیزهای مختلفی را نشان می دهد و همیشه مکملی پایدار برای زندگی ما است.این یک مشکل برنامه است.
قطع ارتباط رهایی است.زیرا رویاها یک بازار هستند.این ایدئولوژی هنوز یک ویژگی ثابت، مؤثر و عمیق در سراسر این فرآیند است.اندامهای ما دیگر توسط حفرهای از زمان محدود نمیشوند، و ما این فرصت را داریم که به یک واحد خلاق تبدیل شویم، به دور از هاله سمی کاذب مست کننده، گروه بیرحم امروزی.برای به دست آوردن آثار هنری و درک عنصر احساسی می توان و باید انجام شود.
LICE، راوی فروتن ما، شخصیت توخالی ما، کاشف نیچه ما، لطفا قالب آلبوم را ببینید.اگرچه آنقدر بد نیست، اما همان است.خیلی با طراوت است، تقریباً مردم را به گریه میاندازد.
زمان ارسال: فوریه-24-2021