به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی 501(c)(3)، ما به سخاوت افرادی مانند شما متکی هستیم.برای کمک به ادامه کار، همین حالا هدایای معاف از مالیات بسازید.
بنیاد مالیات یک سازمان غیرانتفاعی مستقل سیاست مالیاتی در ایالات متحده است.از سال 1937، تحقیقات اصولی، تجزیه و تحلیل عمیق و کارشناسان اختصاصی ما اطلاعاتی را برای سیاست های مالیاتی هوشمندتر در سطوح فدرال، ایالتی و جهانی ارائه کرده اند.برای بیش از 80 سال، هدف ما همیشه یکسان بوده است: بهبود زندگی از طریق سیاست های مالیاتی، در نتیجه رشد اقتصادی و فرصت های بیشتری را به ارمغان می آورد.
در آستانه حق وتو، مالیات تبلیغات دیجیتال مریلند [1] هنوز یک مفهوم مبهم تعریف شده است.کاستی های قانونی و اقتصادی آن به طور گسترده مستند شده است، اما توجه چندانی به ابهامات فجیع قانون گذاری نشده است، به خصوص که با گذشت یک سال از این روند، سؤال اساسی این است که کدام معاملات مشمول مالیات هستند.این مقاله از مفروضات سبک برای بررسی میزان این عدم قطعیت و تأکید بر تأثیر این ابهام بر مالیات دهندگان استفاده می کند.
به عنوان مالیات بر تبلیغات دیجیتال، به جای مالیات بر تبلیغات سنتی، این پیشنهاد تقریباً به طور قطع قانون آزادی دائمی مالیات اینترنت را نقض می کند، قانون فدرال که مالیات های تبعیض آمیز بر تجارت الکترونیک را ممنوع می کند.تعیین نرخ بر اساس کل درآمد جهانی پلت فرم تبلیغاتی (فعالیت اقتصادی غیر مرتبط با مریلند) ممکن است منجر به شکست تحلیل قانون اساسی ایالات متحده در مورد بند خفته شود.[2] دادستان کل مریلند سوالاتی را در مورد قانون اساسی بودن مالیات مطرح کرد.[3]
علاوه بر این، با توجه به مالیات تبلیغات "در ایالت" در مریلند، تأثیر اقتصادی شرکت های مریلند به شدت کاهش خواهد یافت.با توجه به قیمتگذاری پویا در اکثر تبلیغات آنلاین، نرخ را بر اساس اطلاعات جمعیتی منطقه تبلیغاتی انتخابی (مانند سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، علایق و روشهای خرید) محاسبه کنید و سپس مالیات را به تبلیغکننده منتقل کنید.برای اکثر تبلیغات تا آنجا که به پلتفرم مربوط می شود، این امر بی اهمیت خواهد بود، حتی اگر قانونگذار قانون پیشنهادی را تصویب کرده باشد، همانطور که پیشنهاد شده است، که پلتفرم ها را از اضافه کردن "هزینه اضافی" مریلند به صورت حساب های تبلیغاتی منع کند.[4]
در گذشته به همه این موارد و عدم دقت در تدوین لوایح توجه شده است.با این حال، مردم هنوز به مسائل نگران کننده توجه کافی ندارند، اینکه چقدر مسائل حل نشده و چگونه این زبان مبهم باعث ایجاد مالیات مضاعف می شود، مطمئناً سردرگمی بزرگی ایجاد خواهد کرد.
مالیات تبلیغات دیجیتال توسعه جدیدی از مالیات دولتی خواهد بود و بسیار جدید است، همراه با پیچیدگی قانون مالیات، به زبان حقوقی دقیق و دقیق نیاز دارد.چنین قانونی حداقل باید به طور رضایت بخشی مشکلات زیر را حل کند:
مالیات تبلیغات دیجیتال پیشنهادی سوالاتی را در مورد اینکه کدام حزب یا طرف ها باید مشمول مالیات شوند ایجاد کرده است.نتیجه را می توان به عنوان مالیات بر چندین لینک در زنجیره تامین تبلیغات دیجیتال تفسیر کرد.عدم دقت قانونگذاری، تأثیر منفی اقتصادی هرم مالیاتی را تشدید کرده است.
مالیات مریلند تعریف گسترده ای از تبلیغات دیجیتال دارد.این مالیاتدهندگان را تشویق میکند تا گستردگی آن را به چالش بکشند و از حسابرس ایالتی دعوت میکند تا یک شبکه تقریباً نامحدود ایجاد کند.
بر اساس کل درآمد سالانه آن از همه منابع (یعنی نه فقط تبلیغات دیجیتال)، نرخ مالیات از 2.5٪ به 10٪ از مالیات پایه پلت فرم تبلیغاتی افزایش یافته است. رخ می دهد و دلایل اقتصادی آن کم است و عدم اطمینان قانونی نیز زیاد است.علاوه بر این، برنامه نرخ مالیاتی در حال افزایش نیز میتواند هر نهادی را که درآمد کل آن از خدمات تبلیغات دیجیتال در مریلند کمتر از 1 میلیون دلار و کل درآمد سالانه کمتر از 100 میلیون دلار باشد، از مالیات خارج کند.بنابراین، این مالیات در واقع شرکت های بزرگ در دنیای تبلیغات دیجیتال را هدف قرار می دهد و ممکن است قانون اساسی را نقض کند.
مجمع عمومی ترکیب تبلیغات دیجیتال «درون ایالتی» را تعریف نکرد.در عوض، این اختیار کلیدی را به کنترلر واگذار کرد، که ممکن است غیرقانونی باشد، یا حداقل باعث غیرضروری و احتمالاً تعداد زیادی پرونده قضایی شود.
یک شرکت فانوس دریایی (تبلیغ کننده محصول) را تصور کنید که ساعت هایی با موضوع دریایی تولید و به فروش می رساند.تصور کنید که Ship Shop، شرکتی که قایقها و لوازم جانبی میفروشد و در غیر این صورت به صنعت دریانوردی خدمات میدهد، و یک تجارت آنلاین دارد، مشتریانی را جذب میکند که شرکت Lighthouse Watch میخواهد جذب کند.در نهایت، شخص ثالثی را تصور کنید، یک شرکت خدمات آژانس تبلیغاتی، Nile Advertising، که تجارتش ایجاد ارتباط بین تبلیغکنندگان محصول مانند Lighthouse با صاحبان وبسایتهایی مانند Ship Shop است.تبلیغات نیل، کمپین تبلیغاتی فانوس دریایی را که در پورتال وب Ship Shop اجرا می شود، تبلیغ کرد.[5]
Lighthouse نیل را برای تبلیغ در وب سایت های مرتبط حفظ کرد.هر بار که یک مشتری بالقوه روی یک تبلیغ کلیک می کند، Lighthouse موافقت می کند که هزینه ای (1 دلار) به نیل (هزینه هر کلیک) بپردازد.نایل موافقت می کند که هر بار که تبلیغی در وب سایت Ship Shop به کاربران نمایش داده می شود (هزینه هر نمایش)، یا هر بار که مشتری روی تبلیغ کلیک می کند، هزینه ای (0.75 دلار) به Ship Shop بپردازد.در هر دو مورد، نیل هزینه مشخصی را از Lighthouse دریافت می کند که بیشتر آن در نهایت توسط Ship Shop نمایش داده می شود، اما بخشی از آن توسط Nile برای ارائه خدمات باقی می ماند.بنابراین، دو تراکنش تبلیغات دیجیتال وجود دارد:
معامله 1: زمانی که کاربر روی تبلیغ Watch Lighthouse در وب سایت Ship Shop کلیک می کند، Lighthouse یک دلار به شرکت تبلیغاتی نیل می پردازد.
معامله 2: هنگامی که کاربر روی تبلیغ Lighthouse در وب سایت Ship Shop کلیک می کند، نایل 0.75 دلار به Ship Shop می پردازد.
مالیات تبلیغات دیجیتال مریلند به «کل درآمد سالانه افراد از خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالت» که «در مقیاس شناور محاسبه میشود» اعمال خواهد شد.[6] بنابراین، برای اعمال این قانون در حقایق فرضی خود، باید تعیین کنیم:
این یک تحلیل ساده است.اصطلاحات مالیاتی تبلیغات دیجیتال در گستردهترین مفهوم، امکان تبدیل شدن به افراد، گیرندگان، امین، قیم، نمایندگان شخصی، معتمد یا هر شکلی از نمایندگی و هرگونه مشارکت، شرکت، انجمن، شرکت یا [7] را بدون شک، ما فرض میکنیم، توصیف میکند. که هر یک از طرفین - فانوس دریایی، کشتی سازی و نیل - "مردم" هستند.بنابراین، هر یک از آنها نوعی نهاد هستند که ممکن است مشمول مالیات شوند.
به عبارت دیگر، آیا نوع درآمد کل واحد تجاری در پایه مالیاتی لحاظ شده است؟مالیات تبلیغات دیجیتال بر مبنای "پایه قابل ارزیابی" اخذ می شود و "پایه مشمول مالیات" به عنوان "کل درآمد دولت از خدمات تبلیغات دیجیتال" تعریف می شود.[9] این تحلیل مستلزم تحلیل چند اصطلاح مختلف است.زیرا "خدمات تبلیغات دیجیتال" از چندین اصطلاح تعریف شده (و تعریف نشده) تشکیل شده است، از جمله:
پیشنهاد مالیاتی تبلیغات دیجیتال «منبع» یا «ارائه آگهی» را تعریف نمیکند، که سطح اولیه عدم اطمینان را ایجاد میکند.به عنوان مثال، رابطه علی بین خدمات تبلیغات دیجیتال و درآمد دریافتی چقدر باید نزدیک باشد تا درآمد «از خدمات تبلیغات دیجیتال ناشی شود»؟همانطور که خواهیم دید، بدون تعاریف دقیق (یا هیچ گونه) این اصطلاحات، تعیین اینکه آیا مالیات تبلیغات برای بسیاری از معاملات تجاری رایج، مانند سناریوی فرضی ما، اعمال می شود یا خیر، دشوار است.
اما مهمتر از آن، این پیشنهاد هیچ راهنمایی برای تعیین اینکه درآمد کل در «این حالت» است، ارائه نمی دهد.[14] همانطور که در هنگام اعمال نرخ مالیات بر یک سناریوی فرضی دیدیم، این یک شکاف بزرگ است که بسیاری از سوالات را بی پاسخ می گذارد.در نتیجه، عدم اطمینان لازم به دلیل عدم ارائه تعریفی از عبارت کلیدی «در داخل کشور»، بذر بسیاری از دعاوی را کاشت.بیایید تراکنش ها را بررسی کنیم تا مشخص کنیم کدام تراکنش ها در پایه گنجانده شده اند:
برای پاسخ به این سوال باید بپرسیم که آیا آگهی لایت هاوس در وب سایت شیپ شاپ یک «سرویس تبلیغات دیجیتال» است یا خیر.این مستلزم این است که بپرسید آیا تبلیغ Lighthouse "نرم افزاری است، از جمله یک وب سایت، بخشی از یک وب سایت، یا برنامه".[15] از مالیات بگذریم این پیشنهاد «نرم افزار» را تعریف نمی کند، و نتیجه گیری اینکه آگهی فانوس دریایی بخشی از وب سایت است دشوار نیست.بنابراین، ما به تجزیه و تحلیل ادامه خواهیم داد و به این نتیجه خواهیم رسید که تبلیغات Lighthouse در وب سایت Ship Shop احتمالا یک "سرویس تبلیغات دیجیتال" است.
بنابراین، سوال کلیدی این است که آیا کل درآمد 1 دلاری نیل از خدمات تبلیغات دیجیتال «نشأت میگیرد».[16] همانطور که در بالا ذکر شد، با تعریف نکردن «منبع»، مالیات تبلیغات دیجیتال این سوال را به وجود میآورد که رابطه علّی بین تبلیغات دیجیتال و دریافت درآمد چقدر باید مستقیم باشد تا این درآمدها از تبلیغات دیجیتال «منبع» شوند. .
درآمد 1 دلاری نایل برای ارائه خدمات کارگزاری تبلیغات برای Lighthouse استفاده می شود، نه برای خدمات تبلیغات دیجیتال.به عبارت دیگر، پرداخت لایت هاوس به نیل بستگی به بنر لایت هاوس نمایش داده شده در وب سایت شیپ شاپ دارد.از آنجایی که قانون علیت لازم را بین خدمات تبلیغات دیجیتال و کل درآمد دریافتی تعریف نکرده است، مشخص نیست که آیا مجمع عمومی مریلند قصد دارد خدمات کارگزاری تبلیغات دیجیتال 1 دلاری نیل را بهعنوان «برگرفته از» سرویس تبلیغات دیجیتال در نظر بگیرد.
اما برای بنر تبلیغاتی Lighthouse که در وب سایت Ship Shop ظاهر می شود (و کاربر روی آن کلیک می کند)، نیل در مجموع 1 دلار درآمد دریافت نخواهد کرد.بنابراین، می توان گفت که کل درآمدی که نیل از فانوس دریافت می کند، حداقل به طور غیرمستقیم از تبلیغات لایت هاوس (سرویس تبلیغات دیجیتال) است که در وب سایت شاپ شاپ ظاهر می شود.از آنجایی که 1 دلار فقط به طور غیرمستقیم به تبلیغات بنری متصل است (و نتیجه مستقیم خدمات کارگزاری تبلیغاتی نیل است)، مشخص نیست که آیا 1 دلار از «خدمات تبلیغات دیجیتال» سرچشمه می گیرد یا خیر.
با فرض اینکه 1 دلار نیل جمعآوریشده از لایتهاوس بهعنوان دلال برای نمایش آگهیهای بنری لایتهاوس در وبسایت فروشگاه کشتی بهعنوان «کل درآمد حاصل از خدمات تبلیغات دیجیتال» استفاده میشود، آیا این کل درآمدها «در ایالت» است؟
هنگامی که کل درآمد از خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالت «نشأت میگیرد»، مالیات تعریف نشده است (و هیچ راهنمایی راهنمایی ارائه نمیشود.)[17]
نیل چگونه منبع درآمد کل 1 دلاری از فروش خدمات دلالی به Lighthouse را تعیین می کند؟
برای اتخاذ این تصمیم، نیل باید به دنبال Lighthouse باشد (مشتری که خدمات دلالی تبلیغاتی را به آن ارائه می دهد) یا Ship Shop (طرف معامله نیل/فانوس دریایی نیست اما سرویس تبلیغات دیجیتال را در وب سایت خود مشاهده کرده و روی آن کلیک کرده است) یا خودش (خدماتی را ارائه می کند که منبع درآمد کل را فراهم می کند)؟قانون راهنمایی برای انجام این تصمیم ارائه نمی کند.بنابراین، نیل باید این تصمیم را از طریق ملاحظات زیر انجام دهد:
با توجه به موارد فوق، اطلاعات کارخانه کشتی سازی ممکن است محدود باشد و عملکردهای خاصی ممکن است در چندین مورد از این مکان ها انجام شود.در عین حال، نیل بعید است که پاسخ این سوالات را بداند.
بدیهی است که با توجه به این نوع شواهد و مسائل مربوط به قابلیت اطمینان، قانون مالیات بر تبلیغات دیجیتال تصریح میکند که «کارشناس باید مقرراتی را برای تعیین وضعیتی که درآمد خدمات تبلیغات دیجیتال از آن حاصل میشود، اتخاذ کند.»این ماده در ابتدا مسائل دیگری از جمله قانون ایالت مریلند را مطرح می کند.آیا آژانس می تواند این اختیار را به حسابرسی کل تفویض کند و از آنجایی که تخصص در تبلیغات دیجیتال و تجارت الکترونیک صلاحیت اصلی دیوان محاسبات نیست، دیوان محاسبات چگونه بر این مسائل دشوار حکم خواهد کرد؟[18]
با فرض اینکه 1 دلار «کل درآمد ایالت از خدمات تبلیغات دیجیتال» باشد، قانون پیشنهادی چگونه این درآمد کل را بین دیگران توزیع می کند؟
گام نهایی تحلیل فرضی ما از نیل این است که پایه متزلزل «کل درآمد حاصل از تجارت تبلیغات دیجیتال ایالت» را کنار بگذاریم تا مشخص کنیم که قانون پیشنهادی چگونه این دلار درآمد را به خود اختصاص خواهد داد.به عبارت دیگر آیا قانون تمام این درآمد کل را به مریلند اختصاص می دهد یا فقط بخشی از آن را؟
این مالیات تصریح می کند که "بخشی از کل درآمد سالانه ایالت از خدمات تبلیغات دیجیتال باید با استفاده از نسبت تقسیم تعیین شود."[19] نسبت:
مجموع درآمد سالانه ایجاد شده توسط خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالت / کل درآمد سالانه تولید شده توسط خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالات متحده
نحوه تهیه مالیات تعیین سادهترین نوع تراکنش را غیرممکن میکند، حتی اگر سرویس تبلیغات دیجیتال «در حالت» باشد، بنابراین نمیتوان با قطعیت شمارهکننده امتیاز را تعیین کرد.با این حال، سؤال به همان اندازه نگرانکننده این است که چرا اگر مالیاتی بر «درآمد ... کل دولت» اعمال شود، تسهیم بیشتر ضروری است.[20] این سؤالات در مورد دو معامله ای که در اینجا تحلیل شده اند نیز صدق می کند.
درست همانطور که در هنگام تجزیه و تحلیل اینکه آیا خدمات کارگزاری نیل مشمول مالیات 1 دلاری می شود، انجام دادیم، ابتدا باید بپرسیم که آیا قایق فروشی 0.75 دلاری دریافت شده از نیل "از خدمات تبلیغات دیجیتالی مشتق شده است".در تجزیه و تحلیل فوق، ما تشخیص دادیم که تبلیغ چراغ بخشی از وب سایت است، بنابراین این نتیجه گیری که احتمالاً یک "سرویس تبلیغات دیجیتال" است، غیر منطقی نیست.
بنابراین، سوال کلیدی این است که آیا کل درآمد 0.75 دلاری Ship Shop از خدمات تبلیغات دیجیتال «نشأت میگیرد».همانطور که در بالا ذکر شد، این لایحه با تعریف نکردن «از»، این سوال را ایجاد میکند که چه رابطه علّی باید بین تبلیغات دیجیتال و درآمد «بهدستآمده» از تبلیغات دیجیتال وجود داشته باشد.Ship Shop 0.75 دلار برای اجازه دادن به تبلیغات بنری Lighthouse برای نمایش در وب سایت خود دریافت کرد.بر اساس این حقایق، به نظر می رسد سخت بتوان استدلال کرد که Ship Shop در مجموع 0.75 دلار از خدمات تبلیغات دیجیتال دریافت نکرده است.
با فرض اینکه قایقفروشی 0.75 دلاری بهدستآمده از رودخانه نیل اجازه میدهد آگهیهای «فانوس دریایی» بهعنوان «کل درآمد حاصل از خدمات تبلیغات دیجیتال» در وبسایت ظاهر شوند، پس آیا این کل درآمد «در ایالت» است؟
پیشنهاد مالیات بر تبلیغات دیجیتال عبارت کلیدی «در داخل کشور» را تعریف نمی کند.علاوه بر این، با قرار دادن تعدیلکننده «مشتقشده از» قبل از «کل درآمد خدمات تبلیغاتی این ایالت»، مشخص نیست که «مشتقشده از» «این حالت» را تغییر میدهد یا خیر.همانطور که در بالا ذکر شد، باید بپرسیم: الف) آیا کل درآمد باید از حالت (یعنی ابهام زبانی و دستوری) باشد (یعنی دریافت، تولید و مشاهده).ب) آیا سرویس تبلیغات دیجیتال باید در این حالت "موجود" باشد (یعنی در حال وقوع یا اجرا شود).یا ج) الف و ب)؟
عدم وضوح این سوال را ایجاد می کند که چگونه Ship Shop منبع کل درآمد خدمات تبلیغات دیجیتال 0.75 دلاری خود را پس از در نظر گرفتن همان روش تجزیه و تحلیل تراکنش شماره 1 تعیین می کند.
مانند تراکنش شماره 1، پاسخ به این سؤالات که ممکن است Ship Shop گیج کننده باشد، در بهترین حالت حدس های مبهم است.علاوه بر این، همان تحلیل تخصیص اعمال خواهد شد.
با توجه به ابهام زبان حقوقی، ممکن است بپرسیم که آیا مشتریانی که ساعتهایی را در وبسایت Lighthouse خریداری کردهاند، خط محصول را از طریق تبلیغات پولی در وبسایت Ship Shop توسط نایل کشف کردهاند، و آیا آنها نیز «منابعی» ایجاد کردهاند. مجموع درآمد تبلیغات دیجیتال. خدمات.البته طراحان نمیتوانند این تعریف گستردهتر را داشته باشند، بنابراین تحلیل بیشتری در اینجا انجام نخواهد شد.با این حال، حتی جایی برای در نظر گرفتن این تفسیر وجود ندارد، که بیشتر نشان دهنده عدم دقت در پیش نویس قانون مالیات تبلیغات دیجیتال است.
با این حال، راه های دیگری وجود دارد، حتی اگر فقط خود آگهی را مشاهده کنید، مکان کاربر نیز مهم است.در نهایت، محل سرویس تبلیغات دیجیتال لایت هاوس چیست؟
می دانیم که می توان به این سؤالات به روش های مختلف پاسخ داد و می توان به نتایج مختلفی دست یافت.
این فرضیه شکست ناشناخته مالیات تبلیغات دیجیتال در مریلند را نشان می دهد.نه تنها مالیات قانونی مبهم است، بلکه اگر تبلیغات به طور کامل به دولت تحویل داده نشود (که بسیاری از آنها شرکت های داخلی هستند)، نه تنها احتمالاً بار مالیاتی بیشتر (اگر نه همه) کاهش می یابد، بلکه سیستم مالیاتی نیز کاهش می یابد. بسیار ضعیف طراحی شده است، تعیین اینکه کدام تراکنش ها در ایالت منشا می گیرند را دشوار می کند.در نتیجه به راحتی می توان مالیات مضاعف ایجاد کرد.بدون شک، این یک عدم قطعیت و دعوای بزرگ خواهد بود.
[5] در دنیای واقعی، برخی از این نهادهای فرضی ممکن است آنقدر کوچک باشند که نمی توانند مشمول مالیات پیشنهادی شوند، اما خوانندگان می توانند از نظر روانی هر شرکت بزرگی را که می خواهند جایگزین کنند.
[8] برای هدف تجزیه و تحلیل، فرض میکنیم که هر درآمدی که واحد تجاری با کالا یا خدمات مبادله میکند «درآمد کل» است.
[9] لطفاً توجه داشته باشید که پیشنهاد مالیاتی شامل «برگرفته از خدمات تبلیغات دیجیتال» در درآمد پایه مالیاتی است.از آنجایی که نتوانست عبارتی را برای اصلاح «برگرفته از» ارائه کند، مقررات، پایه مالیاتی را بهعنوان «برگرفته از ارائه خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالت» یا «برگرفته از «خدمات تبلیغات دیجیتالی که درآمدزایی در ایالت ایجاد میکند» تعریف میکنند.یا «برگرفته از خدمات تبلیغات دیجیتالی مشاهده شده در ایالت».
[13] نام کد: Tax-Gen.§7.5-101 (e).توجه به این نکته حائز اهمیت است که این تعریف کاربران را ملزم به دسترسی به خدمات تبلیغات دیجیتالی نمیکند، بلکه فقط کاربران را ملزم میکند تا بتوانند به این سرویس دسترسی داشته باشند.
[14] همچنین به پاورقی 8 مراجعه کنید، که بیان میکند که با تعریف پایه مالیاتی بهعنوان «کل درآمد حاصل از خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالت [اما عدم ارائه ارزش اصلاحشده]»، قانون میتواند تفاسیر متعددی ارائه دهد.
[16] با فرض اینکه تبلیغات بنری یک سرویس تبلیغات دیجیتال است، در بخش بعدی تجزیه و تحلیل خواهیم کرد که آیا کل درآمد در حالت "درون ایالت" است یا خیر.
[17] همانطور که در بالا ذکر شد، لطفاً به پاورقی 8 مراجعه کنید. مالیات تبلیغات دیجیتال به وضوح ابهام عمل ارائه یا ارائه خدمات تبلیغات دیجیتال "در ایالت" را توضیح نمی دهد.
[18] مجمع عمومی اذعان داشت که حسابرس فاقد تخصص لازم برای تصمیمگیری است، از جمله مقرراتی که مودیان مالیاتی را ملزم میکند در اظهارنامههای مالیاتی خود «ضمیمهای که تعیین مجموع درآمد سالانه حاصل از وی را مشخص میکند» را درج کنند.خدمات تبلیغات دیجیتال در ایالت.Md. Code, Tax-Gen.§7.5-201 (c).این مجازات (و اهتمام لازم) بر عهده قانونگذار است.
[20] پرونده Complete Auto Transit, Inc. v. Brady, 430 US 274، مستلزم تقسیم مالیات های چند ایالتی است، اما «آزمون» اتخاذ شده در قانون مریلند با ضرب کل درآمد قابل انتساب به مریلند به خود ارجاع داده می شود.تمام درآمد ناخالص ایالات متحده (تولید اعداد اولیه) باید به مریلند نسبت داده شود.
بنیاد مالیات متعهد به ارائه تجزیه و تحلیل عمیق سیاست مالیاتی است.کار ما به حمایت مردمی مثل شما بستگی دارد.آیا میخواهید در کار ما مشارکت کنید؟
ما در تلاش هستیم تا تحلیل خود را تا حد امکان مفید کنیم.آیا می خواهید در مورد اینکه چگونه بهتر عمل کنیم بیشتر به ما بگویید؟
جارد معاون پروژه ملی مرکز ملی سیاست مالیاتی بنیاد مالیاتی ایالات متحده است.پیش از این، او به عنوان مدیر قانونگذاری سنای ویرجینیا، و به عنوان مدیر سیاسی مبارزات انتخاباتی در سراسر ایالت، خدمت کرد و به بسیاری از نامزدها و مقامات منتخب مشاوره تحقیقاتی و سیاست گذاری ارائه کرد.
پایه مالیاتی عبارت است از مجموع درآمد، اموال، دارایی ها، مصرف، معاملات یا سایر فعالیت های اقتصادی که توسط مقامات مالیاتی وضع می شود.پایه مالیاتی محدود غیر خنثی و ناکارآمد است.پایه مالیاتی گسترده هزینه اداره مالیات را کاهش می دهد و امکان افزایش درآمد با نرخ مالیات کمتر را فراهم می کند.
هنگامی که یک محصول یا خدمات نهایی چندین بار در طول فرآیند تولید مالیات گرفته شود، انباشت مالیات اتفاق می افتد.بسته به طول زنجیره تامین، این می تواند نرخ های مالیاتی موثر بسیار متفاوتی ایجاد کند و می تواند به شرکت هایی با حاشیه سود کم آسیب جدی وارد کند.مالیات بر درآمد ناخالص نمونه اصلی انباشت مالیات است.
مالیات مضاعف به معنای دوبار پرداخت مالیات بر یک دلار درآمد است، صرف نظر از اینکه درآمد، درآمد شرکت باشد یا درآمد شخصی.
تقسیم درصدی از سود شرکتی است که بر اساس درآمد شرکت یا سایر مالیات های تجاری در یک حوزه قضایی خاص تعیین می شود.ایالت های ایالات متحده سود عملیاتی را بر اساس ترکیبی از دارایی شرکت، حقوق و دستمزد و درصد فروش در محدوده خود تخصیص می دهند.
بنیاد مالیات یک سازمان غیرانتفاعی مستقل سیاست مالیاتی در ایالات متحده است.از سال 1937، تحقیقات اصولی، تجزیه و تحلیل عمیق و کارشناسان اختصاصی ما اطلاعاتی را برای سیاست های مالیاتی هوشمندتر در سطوح فدرال، ایالتی و جهانی ارائه کرده اند.برای بیش از 80 سال، هدف ما همیشه یکسان بوده است: بهبود زندگی از طریق سیاست های مالیاتی، در نتیجه رشد اقتصادی و فرصت های بیشتری را به ارمغان می آورد.
زمان ارسال: فوریه-24-2021